کد مطلب: ۴۱۲۷۶۴

زندگی شخصی و عکس‌های بازیگر بی حاشیه و حرفه ایی سریال شهباز

بیوگرافی آرش مجیدی؛ زندگینامه آرش مجیدی و همسرش میلیشیا مهدی نژاد، فرزندش، زندگی شخصی و هنری، عکس، فیلم، پیج اینستاگرام و گفتگو خواندنی با او را بخوانید.

به گزارش مجله خبری نگار،آرش مجیدی که این روز‌ها در سریال شهباز در نقش حسام ظاهر شده است بازیگری لاشق کوهنوردی و گلایدر است او عاشق ارتفاع است، در این مطلب درباره زندگینامه آرش مجیدی، بیوگرافی، خانواده، همسرش و فرزندش، شروع فعالیت هنری، فیلم ها، پیج اینستاگرام، علت لاغری، گفتگو با آرش مجیدی، عکس‌های آرش مجیدی عکس آرش مجیدی و همسرش صحبت خواهیم کرد. با ما همراه باشید. 

زندگینامه آرش مجیدی 

*نام: آرش
*نام خانوادگی: مجیدی
*متولد: ۱۳۵۳/۲/۷
*محل تولد: آباده
*تحصیلات: کارشناسی ادبیات نمایشی
*زمینه فعالیت: بازیگری
*شروع فعالیت: ۱۳۷۷ تاکنون  

بیوگرافی آرش مجیدی و زندگی شخصی 

آرش مجیدی متولد ۷ اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۳ در شهرستان آباده می‌باشد، او در خانواده‌ای تحصیلکرده رشد یافته که پدرش کارمند ذوب آهن بخش متالوژی و مادرش معلم بودند که در ابتدا با حضورش در حرفه بازیگری مخالف بودند، آرش فرزند اول خانواده اش می‌باشد که بازیگری را با تئاتر آغاز کرد بطوری که در استان رتبه اول تئاتر را به دست آورد.

بازیگری را ابتدا به خاطر لذتش آغاز کرد، اما بعد از سال‌ها به حرف خانواده اش رسید که از هنر نان و آبی در نمی‌آید. مجیدی بازیگری را از سال ۱۳۷۷ آغاز کرد و حدود ۲۵ سال است که در این رشته فعالیت دارد. او تحصیلاتش را نیز در همین زمینه ادامه داد و فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی می‌باشد و در طول تحصیلش با حامد بهداد برای شش ماه همخانه و هم دانشگاهی بود که در دانشگاه آزاد تهران مرکز در چهارراه ولیعصر (عج) درس می‌خواند.

اوغات فراغتش را با کوهنوردی و پاراگلایدر می‌گذراند و در منزل به تماشای فیلم‌های روز می‌پردازد.

.

خانواده آرش مجیدی بازیگر 

مجیدی خانواده‌ای هنر دوست دارد، اما در شروع کار با حرفه هنر مخالف بودند، اما او با تلاش خود با دنبال علاقه اش رفت و البته ازدواج هنری نیز انجام داد. پدر آرش مجیدی مهندس متالوژی و کارمند ذوب آهن بخش متالوژی می‌باشد و مادرش معلم است که آرش فرزند اول این خانواده می‌باشد و یک خواهر و یک برادر از خود کوچکتر دلرد. 

آرش مجیدی و همسر سابقش 

آرش مجیدی تاکنون تنها یکبار ازدواج کرده و همچنان با همسر خود زندگی می‌کند. 

آرش مجیدی و همسرش و فرزندش 

آرش مجیدی در سال ۱۳۸۳ با میلیشیا مهدی نژاد ازدواج کرد که ده سال بعد یعنی در سال ۱۳۹۳ صاحب یک دختر بنام میشا می‌شوند. نام دخترش را آرش انتخاب کرده. آرش مجیدی و میلیشیا مهدی نژاد در سریال جراحت با هم همبازی بودند.

.

شروع فعالیت هنری آرش مجیدی  

آرش مجیدی فعالیت هنری خود را با تئاتر آغاز کرد. اما در سال ۱۳۷۷ با بازی در فیلم سینمایی شوکران در کنار فریبرز عرب نیا وارد سینما شد و البته در سال ۱۳۸۳ با سریال من یک مستاجرم در نقش نوری نام خود را بر سر زبان‌ها انداخت.  

فیلم‌های آرش مجیدی 

فیلم‌های سینمایی: 

*خانه‌ای در خیابان چهل و یکم (۱۳۹۴)
*روباه (۱۳۹۳)
*سر به مهر (۱۳۹۱)
*یوسف هور (۱۳۹۱)
*شبانه (۱۳۸۴)
*گاو خونی (۱۳۸۱)
*شوکران (۱۳۷۷) 

سریال‌های تلویزیونی: 

*شهباز (حمیدرضا لوافی ۱۴۰۱)
*احضار (علیرضا افخمی ۱۴۰۰)
*سریال سرباز (هادی مقدم دوست ۱۳۹۷)
*دلدادگان (منوچهر هادی ۱۳۹۶)
*رنگ شک (فریبرز عرب نیا ۱۳۹۳)
*پازل (ابراهیم شیبانی ۱۳۹۳)
*جلال‌الدین (شهرام اسدی و آرش معیریان ۱۳۹۳)
*سرزمین کهن (کمال تبریزی و سید جمال سید حاتمی ۱۳۹۲)
*شیدایی (محمدمهدی عسگرپور ۱۳۹۰)
*ارمغان تاریکی (جلیل سامان ۱۳۸۹)
*زیر هشت (سیروس مقدم ۱۳۸۹)
*رستگاران (سیروس مقدم ۱۳۸۷)
*آخرین گناه (حسین سهیلی زاده ۱۳۸۵)
*و خداوند عشق را آفرید (مسعود شامحمدی ۱۳۸۴)
*من یک مستاجرم (پریسا بخت‌آور ۱۳۸۳)
*راز شیوا (پرویز حسن‌پور ۱۳۸۲)
*برنامه‌ریز
*گاوخونی (۱۳۸۱)
*گروه کارگردانی
*آقا (۱۳۸۲)

.

پیج اینستاگرام آرش مجیدی 

آرش مجیدی در پیج اینستاگرام خود با بیش از ۷۵ هزار فالوور و ۳۰۵ پست فعالیت دارد، آدرس پیج اینستاگرام آرش مجیدی به این شرح می‌باشد:
https://www.instagram.com/arashmajidi 

علت لاغری آرش مجیدی 

در خصوص علت لاغری آرش مجیدی اطلاعاتی در دسترس نمی‌باشد، اما به احتمال زیاد ایشان بخاطر بازی در سریال هایشان وزن خود را پایین آورده است. 

گفتگو با آرش مجیدی 

حال و هوای عید در خانه شما در روز‌های آخر اسفند چطور بود؟  

نمی‌دانم به خاطر اوضاع مالی مردم بود یا چه، اما عید آن موقع شور و حال بیشتری داشت. قضیه عیدی گرفتن هم برایم فوق العاده بود. 

تمام شدن زمستان… قبل از عید چطور؟   

یک چیز بامزه، خیلی‌ها که زمستان را دوست دارند (البته واقعا فصلی دوست داشتنی هست) به این خاطر است که می‌دانند بعد از آن بهار می‌آید. اسفندماه دوست داشتنی است و به عید و بهار می‌رسد. 

شما چند خواهر و برادر بودید؟ 

من هم مثل میلیشا (همسرم) یک خواهر و یک برادر دارم. آن موقع هر خانواده‌ای ۳ بچه داشت. من ۴ خاله داشتم. به غیر از این مدام برای دید و بازدید عید افراد دیگری هم می‌آمدند و می‌رفتند و آن‌ها هم بچه داشتند. شلوغ بازاری بود که خیلی می‌چسبید. اینکه بچه‌های همسن زیاد بودند حال و هوای عجیبی ایجاد می‌کرد. اما حالا فقط همین جمع خودمان است و افراد اگر درگیر نباشند شاید بیایند… بنابراین حس و حال تغییر کرده است. 

شما هم عیدی‌تان را تا سیزده به در خرج می‌کردید؟ 

همان موقع که نه، اما به مرور خرج می‌کردیم. فکر می‌کنم سوم دبستان بودم که برای انشا به ما موضوع دادند که اگر ۲۰ تومان داشتید چه می‌کردید؟ اگر کلاس ما ۳۰ نفره بود، ۲۹ نفر همه احمق بودیم و نوشته بودیم قلک می‌گرفتیم تا بقیه پول‌ها را هم جمع کنیم و…، اما یکی از ما که مدام اصرار داشت انشایش را بخواند، به نظرم آنقدر آدم عاقلی بود که عین آن پنج خط انشا را نوشته بود: خرج می‌کردیم، خرج می‌کردیم، خرج می‌کردیم، خرج می‌کردیم… همه ما هم به او می‌خندیدیم که انشا اینطوری نیست و باید پنج خط توضیح بدهی! اما حالا احساس می‌کنم این بهترین انشایی بود که شنیدم.

.

سال تحویل چه حسی داشت؟ 

ما همیشه منتظر بودیم که قرآن را سریع‌تر به بابا بدهیم تا عیدی‌هایمان از آن در بیاید. آیین به طور کلی در همه جای دنیا جذاب است و آدم‌ها آیین‌ها را دوست دارند. چون حس تازگی می‌دهد و جذاب است. ما کشور ایرانی داریم که انواع قومیت‌ها با گویش‌ها و لهجه‌های مختلف داریم و اگر همدلی را کنار بگذاریم، همین آیین‌ها و زبان فارسی است که ما را کنار هم نگه داشته است. قطعا تفاوت فرهنگی بسیاری بین بختیاری و بلوچ یا کردو ترکمن وجود دارد. از خطه جنوب تا خطه شمال تفاوت‌های متعددی از پوشش و خوراک گرفته تا زبان وجود دارد، اما همین آیین‌ها ما را کنار هم نگه داشته و به همدلی‌مان کمک می‌کند؛ بنابراین آیین‌ها بسیار مقدس هستند و باید آن‌ها را حفظ کنیم.

فکر می‌کنم سال تحویل لحظه بسیار جذابی است، وقتی تمام جمعیت کشور در لحظاتی یکسان به انتظار نشسته‌اند. انرژی فراوانی در این لحظات جمع می‌شود.
من دوستی داشتم که می‌گفت ما مثل تقویم میلادی نیستیم که سر ساعت ۱۲ شب دور هم جمع شویم، برای ما خیلی خاص و خوب است که لحظه تحویل سال اینقدر دقیق محاسبه می‌شود و مثلا می‌گویند ۲۰ و ۲۷ دقیقه و ۷ ثانیه، حتی ثانیه‌اش را هم حساب کرده‌اند. یک بار می‌بینی صبح زود می‌شود، یک بار ظهر می‌افتد، یک بار شب است. 

زمانی که تحویل سال به نیمه‌های شب می‌افتاد هم بیدار می‌شوید؟ 

بله می‌گویند هر که خواب بماند تا سال بعدی همیشه خواب است! مثلا اگر کسی توی حمام گیر می‌کرد می‌گفتند تا انتهای سال مدام توی حمام گیر می‌کنی… 

چقدر در نوروز‌های زندگی‌تان جز دیدو بازدید اهل سفر بودید؟ 

خیلی زیاد. پدر من خیلی اهل مسافرت است و برنامه‌مان اینطور بود که یا همه پیش ما می‌آمدند و ۱۵ روز مهمان ما بودند یا همه راه می‌افتادیم و به اهواز، آبادان، بوشهر، بندرعباس و… می‌رفتیم و یک دور می‌زدیم تا به خانه برگردیم. گشت و گذارمان هم خیلی ارزان بود و در قید و بند خاصی نبودیم. قدیم آدم‌ها زندگی را راحت‌تر می‌گرفتند. 

اهل تلویزیون دیدن هم بودید؟ 

آن موقع تلویزیون تنها دو شبکه داشت و ما خوره این بودیم که کارتون ببینیم. یا با هم سن و سال‌هایمان یک جا جمع شویم و آتش بسوزانیم. یک خانه و خاندان را نابود کنیم برود! در کوچه فوتبال بازی کنیم، از صبح تا شب توی سر و کله هم بزنیم و عید اینطور می‌گذشت… شاهکار تلویزیون در زمانی که جمعه به جمعه هفته‌ای یک فیلم سهمیه مردم بود، پخش روزانه فیلم سینمایی در نوروز بود. بعد‌ها جز جمعه چهارشنبه شب هم اضافه شد و می‌شد هفته‌ای دو فیلم. 

نوروز‌ها را بعد از ازدواج چطور می‌گذرانید؟ 

اهواز و بندرعباس و شیراز و اکثرا شمال. سفر چیز خوبی است. 

۱۳ بدر‌های بچگی یادتان هست؟ 

ما ایل و طایفه‌ای به کوه و بیابان می‌زدیم و از صبح تا آخر شب بازی می‌کردیم. 

سبزه هم گره می‌زدید؟ 

بله. خیلی برایمان مهم بود. من اصالتا برای آباده فارس هستم و آن مناطق خشک است. همه خانواده ما از جمله مادربزرگ و پدربزرگ‌ها جمع می‌شدند، عمو‌ها و خاله‌ها و دایی‌ها هم بودند و می‌رفتیم سیزده به در. فقط کافی بود یک جوی آب و چند شاخه درخت باشد، تمام. خیلی سرسبزی زیادی نمی‌خواستیم. حالا اگر یک کوهی هم بود که چه بهتر تا همه در کوه بگردیم. 


عکس‌های آرش مجیدی 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

 

.

عکس آرش مجیدی و همسرش 

.

.

سخن آخر 

ضمن آرزوی موفقیت برای آقای آرش مجیدی و خانواده محترمشان ایمدواریم که از این مطلب استفاده و لذت برده باشید. 

منبع:سلام دنیا

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر